«این از خواص زلزله الارض است...»
سه دانگ از صدای عاشیق ها
هنوز در زیر آوار است
و شمس تبریزی
آمده است به فعلگی و معلمی قرآن
جایی در حوالی اهر
و شیخ محمود
دارد از زیر همین آوار
مثنوی و قرآن بیرون می آورد و می خواند:
"همه عالم به نور اوست پیدا ..."
ستارخان هنوز یک پایش در زیر آوار است
فریاد می زند که از سفارتخانه های اجنبی
کمک قبول نباید کرد
حالا با شمس در محله ی سلّه بافان می چرخم
با ناصرخسرو به خانه ی قطران می روم
آن روز هم که زلزله آمد
چهل هزار تن مردند
همیشه خاصیت زلزله همین است
که روح ها را
به هم می ریزد
کمال را از خجند می برد به سرخاب و
باکری را از مجنون می کشاند به آسمان ارومیه
و مرا از این گوشه ی جهان می برد
به کوچه ی دلتنگی آقامحمدحسین بهجت تبریزی...
یکی دست شهریار را بگیرد
که بیرون زده ست این وقت شب
با زیرشلواری و همان کلاه پوستی
در محله ی پدری
دنبال حبیب و رفقایش می گردد...
تاریخ می گوید این زلزله
پس زلزله هایی ست
که پیشتر آمده بود
و این از خواص زلزله الارض است
که گاه تکه ای از بسطام را می برد به بم
و کوه حیدربابا را
این وقت شب
آورده است به رختخواب ابری من
در دهلی نو
و من از او مدام
سراغ ساز "عاشیق عیمران" را می گیرم...



كوچيده اي.... مگر صبرتان كجاست؟
ایمان به خدا توانایی از خودگذشتگی را به ما میدهد، حتی اگر عزیزترین کس ما باشد و این ایمان است که به ما امید پیروزی و موفقیت با وجود کثرت نیروهای دشمن و اندکی یاران و یاوران مقاومت را میدهد و همین ایمان است که شفافیت در دیدگاهها و مواضع را میدهد. ایمان به خداست که افقهای پیروزی در دنیا و آخرت را میگشاید و این همان راهی است که شهید احمد و علی عنیسی و تمام شهدا بر آن بودند و هیچگاه در برابر وحشت افکنیهای دشمن یا بمباران جنگندههای صهیونیستی به خود بیم و هراس راه ندادند.
سید حسن نصر الله در پایان سخنانش خطاب به خانوادههای شهدا گفت که ایمان داشته باشید و باور کنید که سختیها و مشکلات هر اندازه باشد، هم اکنون زمان سختی و مشکلات به پایان رسیده و اکنون زمان پیروزیها و موفقیتهای بیحد و مرز است