گپ و گفتی با اهالی مقاومت سوریه در هویزه(صوتی)


گپ و گفتی با اهالی مقاومت سوریه در هویزه(صوتی)


فایل زیر گفتگویی شنیدنی با خانم "رشا" از سوریه می باشد که درباره حضورش در مناطق عملیاتی 8 سال دفاع مقدس سخن گفته.

چند روزی را در کنار شهدای هویزه گذراندیم ولی ورود کاروان اهالی مقاومت از سوریه چیز دیگری بود.
جلوی در ورودی یادمان سر همشان چادر کردیم.
فارسی را مثلا 3 سال بود داشتن یاد می گرفتن ولی اصلا مسلط نبودن.
با خانم"رشا" صحبت کردیم و سوال می کرد که اینا که سر مزار شهید علم الهدی هستند نسبت فامیلی با شهید دارند.


ازش پرسیدیم در کشور شما کسانی هستند که در جنگ کشته شوند؟


گفت بله
گفتیم تا حالا بوده دلت بسوزه ؟


گفت بله
گفتیم تا به حال شده  که احساس کنی دوستشان داری؟
گفت بله دوسشان دارم.
گفتم اشک هم ریختی ؟


گفت بله
گفتیم شهدای ما هم همین طور.اینان که میایند از همه جای ایران هستند و این شهدا را دوست دارند.
بعد یه چند دقیقه دیگه دوباره دیدیمش و کمی از هویزه و شهید علم الهدی و مادرش گفتیم.
برایشان آرزوی پیروزی و نصرت کردیم.


فایل زیر گفتگویی شنیدنی با خانم "رشا" می باشد که درباره حضورش در مناطق عملیاتی 8 سال دفاع مقدس سخن گفته.





انتهای خبر./نستوه


فایلهای مرتبط
http://resistnews.com/news.php?readmore=17239

سیدعزیز

کتاب زندگی نامه‌ی خودگفته‌ی "سیدحسن نصرالله" با نام "سید عزیز" از سوی نشر یازهرا (س) منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شد.

این کتاب حاصل ساعت ها گفت وگوی اختصاصی "حمید داودآبادی" با دبیرکل حزب الله لبنان است که در آن سیدحسن نصرالله، زوایای ناگفته‌ی زندگی خود را بازگو کرده است.
بسیاری از خاطرات و گفته‌های منتشر شده در این کتاب، برای اولین بار است که ذکر می شوند.

"سید عزیز" نام این کتاب، از تقریظ مقام معظم رهبری بر نسخه‌ی قبل از چاپ آن گرفته شده است که ایشان نوشته‌اند:
"هر چیزی که مایه‌ی شناخت و تکریم بیشتر آن سید عزیز شود، خوب و برای من مطلوب است."

کتاب "سید عزیز" در 144 صفحه متن و عکس و شمارگان 3000 نسخه و به قیمت 000/30 ریال منتشر شده است.

مرکز پخش: تهران – میدان انقلاب اسلامی – خیابان شهدای ژاندارمری – مجتمع ناشران کوثر تلفن 66465375 – 66962116www.n-yazahra.ir

کُلّنا عباسک یا زینب (س)!

برای شهید شیخ حسن شحاته و دیگر شهدای مظلوم فاجعه نیمه شعبان مصر.


آقا سلام
امسال هم جشن ولادتت را همچون سالها و قرنهای گذشته در نبود شما، با خیال راحت، با شادی، پایکوبی، شیرینی و شربت و بعضی جاها هم با چاشنی حرکات موزون (خیلی ببخشید، همان رقص خودمان) برگزار کردیم.

نیامدی آقا؟!
خیلی دیر کردی!
طلبکار نیستم آقا!
هزینه کردیم.
شیرینی ای که به مناسبت مولد شما به بالاترین قیمت می رسد، خریدیم و بین گرسنگان! پخش کردیم.
شربت را که نگو.
همه سال، کارخانه های ... و ... خیلی منتظرند. حتی بیشتر از خلق الله!
بله آقا. آنها از همه بیشتر منتظرند تا مولد شما برسد و همه آنچه را نام شربت بر آن نهاده اند، از انبارهای سال خویش خالی کرده و با رشد قیمت این روزها، هر روز بیشتر از دیروز، آب کنند.
و ما نیز آن قدر به قابلمه شربت آب بستیم و شکر، که فقط رنگ زردی – حتی کمرنگ تر از زردی رخسار خودمان – باقی ماند.
عیبی که ندارد آقا؟!
هر چه باشد نیتمان دادن شیرینی و شربت به مناسبت مولد شما بود!

آقا راستش را بخواهی، امسال جشن کمی کمرنگ تر از سال های قبل بود.
خب معلومه آقا. فشار اقتصادی.
آقاجان خودتان که بهتر از نمودار لحظه ای قیمت ها خبر دارید!
دلار ده درصد بالا برود، قیمتها سی درصد رشد می کنند. دلار 50 درصد هم پایین بیاید، قیمتها باز چند درصدی رشد می کنند. رشدی فزاینده تر از کودکان دربدر شیرخشک!
و ما شده ایم شیعیان دلاری!

آقا دلمان خیلی خون است از آنچه در بلاد عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و مصر بر سر عاشقانت می آید.
ولی شما جدی نگیرید آقا!
اینها جوگیری هایی است که چندسالی است عادتمان شده!
شما خودتان را برای ما ناراحت نکنید آقا.
خودمان بلدیم با سیاست جهانی چگونه کنار بیاییم.
هرچه باشد، هرکدام برای خود دیپلمات شده ایم!
خوب بلدیم چگونه حق و باطل را در ترازوی سیاست و دیپلماسی بسنجیم!
و از آن بهتر، بلدیم رویمان را به سویی دیگر بچرخانیم و اصلا خود را به خواب بزنیم!

جایت خالی آقا!
در تالاری آن سوی شهر گودبای پارتی داشتیم و در هتلی آن سوتر، جشن ورودی های جدید کاخ ریاست جمهوری!
هیچ فرقی با هم نداشتند. هر دو عین هم.
خدا که کارت دعوت نداشت و ممنوع الورود بود!
خلق الله هم که شکر خدا، هیچ کدام نشناختندشان. یعنی خودشان را به نشناختن زدند.
ولی هر دو شادمان بودند و خندان.
اینها از آمدن، و آنها از رفتن. که صدالبته دورخیزی برای چهار سال بعد.

آقاجان!
یک جوری باید سر جوانان را گرم کرد دیگر!
اگر قرار باشد جوان به سیاست، اقتصاد و اوضاع جهانی و از همه مهمتر دغدغه های دینی فکر کند که نمی شود!
به قول همان جناح سیاسی مثلا ارزشی!!! جوان "رپی" باشد، بهتر از آن است که سیاسی باشد!
سیاسی که بشوند، به خودمان گیر می دهند!


راستی آقا داشت یادم می رفت.
در اینترنت دیدید؟
در یوتیوب و حتی در همین سایتهای وطنی.
همه گذاشته اند.
عده ای سلفی و وهابی، با افتخار و شادمانی!
عده ای بچه شیعه دل سوخته، با سوز و گداز.


آقا جان، خوب شد که امسال نیامدید.
ما که اصلا آمادگی نداشتیم.
زمین خیلی سنگین شده آقا.
در بلاد شام، کودکان شیعه را به جرم گفتن از شما، مقابل دیدگان پدر و مادر سر می برند.
و در مصر، شیخ شیعه را، به جرم دایر کردن حسینیه برای جدت (ع)، در نیمه شعبان که ما شدیدا سرگرم خودیم، غریبانه و مظلومانه، بر خانه اش هجوم می برند، درب خانه را می شکنند، هلهله کنان و شادمان، با سنگ و چوب بر سرشان می بارند، خانه را به آتش می کشند و بدن نیمه جانشان را در کوچه و خیابان می گردانند.
شاید به مناسبت نیمه شعبان!
نه شاید، که حتما!


همواره همین بوده.
خفاشان طاقت دیدن خورشید را نداشته و ندارند.
خفاشان و شب پرستانی که این روزها لباس دین آن هم از نوع تندروی بر تن کرده اند، دارند آن می کنند با دین که ارباب و سازنده شان آمریکا، خود جرات چنین رفتاری با دشمنانش نداشته!
ولی امروز، عده ای خائن، به نام اسلام عزیز، آن می کنند در حق مسلمانان چه شیعه و چه سنی، که بغض سالهای دیرین آمریکا را خالی می کنند.

حال عجیبی دارد مصر این بلاد فرعون های رنگارنگ.
و عجیب تر اینکه فراعنه معاصر مصر، چه نامها بر خود دارند:
محمد انور سادات!
محمد حسنی سید مبارک!
محمد محمد مرسی!
و عجیب نیست که آن دیار، دیگر بویی از غیرتمندی، شرافت و شجاعت شهیدانی چون "خالد احمد شوقی اسلامبولی" در خود ندارد.
و جالب اینکه در به اصطلاح انقلابشان، هیچ نام و یادی از او که سادات فرعون را به جرم سازش نکبت بار و تعظیم در برابر صهاینه به درک واصل کرد، نیست!

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/1/26/154697_937.jpg

براستی مردمی که زن و بچه، پیر و جوانش، در کوچه و خیابان، شاهد کشیدن پیکر نیمه جان مظلومان به جرم برگزاری جشن میلاد امام زمان هستند و هلهله و شادی می کنند، همان بهتر که سادات و حسنی مبارک و مرسی بر آنان حکومت کنند.
آخ که از خاک مصر، جز بوی تعفن فراعنه به مشام نمی رسد!

یا اباصالح المهدی ادرکنا
وبلاگ خاطرات جبهه حمید داوودآبادی

ره یافتگان

به گزارش خبرگزاری مقاومت اسلامی، «محمد عرب» مهمان شب گذشته اول مرداد ماه بخش «توابین» ره‌یافتگان بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم بود. وی جوانی ایرانی بود که سال‌ها در آمریکا بدون توجه به اسلام و آموزه‌هایش زیسته بود و بعد از یک اتفاق، دوباره به فرهنگ اسلامی و شیعی بازگشت.

او در یک بیوگرافی کوتاه از خودش، این‌گونه خود را معرفی کرد: در 14 سالگی به آمریکا رفتم، ابتدا در شهر جرجیا و سپس در لس آنجلس زندگی کردم. تحصیلاتم را با فرهنگ غربی و در رشته مهندسی مددکاری به پایان رساندم . علاقه فراوانی نیز به موسیقی داشتم.

محمد عرب دلیل تحول و بازگشتش به اسلام را یک سنت قدیمی ایرانی خواند و افزود: وقتی می‌خواستم برای شرکت در کارناوالی به برزیل مسافرت کنم، خواهرم که متوجه شد زمان زیادی در سفر خواهم بود، من را از زیر قرآنی که مادربزرگم دو هفته قبل از ایران آورده بود، رد کرد. من هم برای اینکه با این حرف‌ها و منطق غلط مبارزه کنم و از آن بر علیه خودش استفاده کنم، قرآن را از خواهرم گرفتم و در کوله پشتی‌ام گذاشتم. اما خواندن قرآن، چنان من را متحول کرد که نه تنها به کارناوال نرفتم، بلکه خداوند ریسمان نجاتش را در لحظه‌ای ضروری و مهم به من نشان داد.

وی ادامه داد: در دو هفته‌ای که در جنگل‌های برزیل بودم، متوجه شدم همه یکتا پرست و خداجو هستند. این را خانواده‌ای سرخپوست با رفتارشان به طبیعت به من یاد دادند. آن‌جا همیشه عصرها قرآن می‌خواندم و برایم بسیار جذاب بود. متوجه شدم این حرف‌ها از سوی خداست. در آیه 23-24 سوره بقره دلیل آسمانی بودن قرآن برایم روشن شد؛ خدا در این آیه گفته تا قیامت وقت دارید آیه‌ای شبیه این کتاب بیاورید و این همه اطمینان، مرا متقاعد کرد و دوباره مسلمان شدم.

محمد عرب در ادامه افزود: این قرآن با اینکه دوبار در رودخانه آمازون افتاد، اما هنوز هم آن را دارم و برایم بسیار با ارزش است.

وی با اشاره به مطالعات آکادمیکش در غرب گفت: همیشه در دروس جامعه‌شناسی به ما می‌گفتند دین یک رکن اصلی جامعه است. اما چه دینی؟ دین تحریف شده یا دین دست نخورده؟ به نظر من دین دست نخورده راه نجات است.

او برخورد خانواده‌اش با این تحول را عادی خواند و گفت: بعد از بازگشت از برزیل، وقتی تحول در شیوه زندگی من را دیدند، متوجه شدند و ابتدا با کمک خواهرم وضو گرفتم و نماز خواندم.

محمد عرب با اشاره به ماجرایی که توانسته بود دوست غیر مسلمان‌اش را مسلمان کند بیان کرد: با تغیرات رفتار در محیط کارم، باعث شدم یکی از دوستان یهودی و صهیونیست‌م با یک استدلال منطقی مسلمان شود کسی که ضد دین بود، با دلیل منطقی‌ای که برایش بیان کردم  مسلمان شد و گفت می‌خواهم طوری زندگی کنم که اگر قیامتی بود، ضرر نکنم.

وی افزود: به موسیقی علاقه بسیاری داشتم اما بعد از تحول تمام آلات موسیقی را کنار گذاشته بودم؛ بعد از  آن که کمی با اسلام آشنا شدم و با آن انس گرفتم، تصمیم گرفتم دوباره به سمت موسیقی بروم اما با هدف استفاده برای شناساندن اسلام و مدتی طول کشید تا فرهنگ غلطم به فرهنگ درستی تبدیل شود. فهمیدم می‌توانم از موسیقی در خدمت این دین استفاده کنم. کارم در این موسیقی‌ دادن سرنخ و اطلاع رسانی بود تا مردم جهان با نام‌هایی مانند امام حسین(ع) آشنا شوند.

محمد عرب در پایان گفت: من نفرتم از خودم است نه از محیط و دوستانم. از خودم متنفرم که چرا ده سال زودتر به این مسأله پی نبردم و این دین را نشناختم. همیشه در آن محیط برای دوستام دعا می‌کنم دلم می‌سوزد که از این گنج عظیم بی‌بهره‌اند.

http://resistnews.com/news.php?readmore=20055

بشار اسد: در جنگ با متجاوزان پیروز خواهیم شد

در پی ادعای معارضان سوری به حمله شیمیایی ارتش این کشور به منطقه الغوطه الشرقیه، در حومه دمشق و بالا گرفتن موج تهدیدهای کشورهای غربی حامی معارضان، بحران سوریه وارد مرحله جدید شده و احتمال دخالت نظامی در این کشور قوت گرفته است.

در این همین ارتباط و در راستای جنگ تبلیغاتی گسترده علیه نظام سوریه، در رسانه‌ها زمزمه‌های تدارک غرب برای حمله به سوریه به گوش می رسد و با توجه به اینکه مقامات غربی و کاخ سفید و شخص اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کردند که هنوز تصمیمی برای حمله نظامی به سوریه اتخاذ نکرده‌اند

ولی رسانه‌ها گمانه زنی‌های ضدونقیضی را در این زمینه مطرح می‌کنند. در حالی که رسانه‌ها دیروز گزارش دادند که حمله به سوریه از امروز پنج شنبه به سوریه آغاز می‌شود و سه روز طول می‌کشد.

شبکه تلویزیونی فاکس نیوز گزارش داد که این حمله بیشتر از چند ساعت به طول نمی‌انجامد.

در مقابل برخی از رسانه ها نیز از تعویق این حمله تا دو هفته آینده خبر می دهند.

برخی منابع دیپلماتیک ترک اعلام کردند که این حمله در کمتر از دو هفته آینده انجام نخواهد شد.

روزنامه انگلیسی گاردین نیز در این باره نوشت که آمریکا و انگلیس که لفاظی‌های جنگ‌طلبانه علیه سوریه را تشدید کرده‌اند تحت فشار قرار گرفته‌اند تا مداخله در این کشور را به تعویق بیندازند.

بر اساس این گزارش، دولتهای این دو کشور پس از آن که بان‌کی‌مون، دبیر کل سازمان مل متحد روز چهارشنبه خواستار اختصاص زمان بیشتر برای انجام بازرسی‌ها در دمشق شد، تحت فشار قرار گرفته‌اند تا مداخله نظامی در دمشق را به تأخیر بیندازند.