پروسه اصلاح‌طلبان برای فتح بهارستان/ تکاپوی عارف برای کرسی ریاست مجلس

پروسه اصلاح‌طلبان برای فتح بهارستان/ تکاپوی عارف برای کرسی ریاست مجلس

 اصلاح‌طلبان سعی دارند با انکار ضعف‌ها و عملکردهای اشتباه خود در طول سال‌های گذشته و همچنین بزرگ‌نمایی برخی دستاوردهای دیپلماسی دولت یازدهم یک جنگ روانی به راه انداخته و با ایجاد
پروپاگاندا در مورد ضعف‌های مجلس شورای اسلامی خود را به عنوان ناجی ملت معرفی کنند.
این پروسه راهی است برای فتح مجلس دهم توسط اصلاح‌طلبان
.

تکاپوی اصلاح‌طلبان برای چگونگی ورود به انتخابات مجلس دهم و تقلای آنها برای کسب کرسی های
سبز رنگ بهارستان موضوعی است که در هفته‌های اخیر به شدت مورد توجه آنها قرار گرفته است
.
مصاحبه ها و گزارش های پی در پی اصلاح طلبان در دو بعد "به تصویر کشیدن اختلافات دولت و
مجلس
"و همچنین "مطرح کردن اسامی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب برای ریاست مجلس دهم"
نشان از آن دارد که اصلاح‌طلبان و جریان رسانه‌ای آنها بیش از هر چیز دیگر به دنبال کسب
قدرت کرسی های سبز رنگ بهارستان هستند و برای رسیدن به این مقصود قرار است با نامطلوب
جلوه دادن بررسی های مجلس درخصوص چگونگی عملکرد وزرا و همچنین عزل و نصب‌های متعدد
آنها که در روزهای اخیر در صحن علنی مجلس مورد بحث قرار گرفته است، مجلس را متهم به
سختگیری های بی‌مورد كرده و با
"افراطی"معرفی کردن مجلس اصولگرا به نوعی راه را برای
رسیدن اصلاح طلبان به بهارستان هموار کند
.


روزنامه آرمان: تعامل مجلس با دولت پاییزی است!

صادق زیباکلام از جمله تحلیلگران اصلاح‌طلب چندی پیش طی یادداشتی در روزنامه ابتکار نمایندگان مجلس را تندرو و افراطی خواند و درمقابل اعتراض آنها به عزل و نصب های متعدد دولت در برخی وزارتخانه ها مدعی شد «افراطیون اصولگرا در مقابل دولت صف آرایی کرده‌اند!» این در حالی است که همین مجلس اصولگرا در دولت احمدی نژاد به هرگونه انتصاب جنجالی از سوی وزرا واکنش نشان می داد و استیضاح عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزیر کار دولت احمدی‌نژاد در مجلس نهم به دلیل همین انتصاب‌های جنجالی رخ داد اما این اقدامات مجلس در قبال دولت احمدی‌نژاد هیچ‌گاه از سوی رسانه‌ها و شخصیت‌های اصلاح طلب «افراطی» خطاب نشد.


 تلاش آشکار و پنهان برای فشار بر دولت!


 

زیباکلام در ادامه این یادداشت خطاب به نمایندگان مجلس نوشته است
«جناب آقای فرجی دانا، در مقابل تندروهای مجلس عقب نشنی نکنید، چون تندروها نه تنها
از شما تشکر نخواهند کرد بلکه فردا باز به سراغتان خواهند آمد.»
زیباکلام همچنین در ادامه این یادداشت در توهين آشكار به تماميت مجلس نهم و نمايندگان
مجلس نوشته است: «[آقاي فرجي دانا] قرص و محکم بايستيد و آنها را جدي نگيريد
. البته
که خواست و اراده مجلس تاج سرماست!» {1
}

روزنامه شرق نیز بررسی ها و انتقادات نمایندگان مجلس را نوعی تهدید سیاسی قلمداد کرد و نوشت: «اصولگرایان مجلس هر روز با ایده‌ای تازه به استقبال کابینه می‌روند،  یک روز طرح سوال از
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صحن علنی مطرح است و دیگر روز وزیر علوم. استیضاح هم
در قالب یک ابزار تهدیدآمیز روی میز نمایندگان است.» {2
}

بنابراین برخی رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی که خود را حامی دولت یازدهم
نشان می‌دهند، سعی دارند تا وظایف نظارتی نمایندگان مجلس را به نوعی افراطی‌گری و تقابل با دولت نشان دهند تا بتوانند راه را برای معرفی افراد مورد نظر خود برای گرفتن مجلس آینده باز کنند
.
پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اصلاح طلبان پروژه‌ای تحت عنوان:


«
دیروز پاستور، امروز بهشت، فردا بهارستان»
را در دستور کار خود قرار دادند و تلاش های خود را برای فتح کرسی‌های قوه مقننه آغاز کرده‌اند،
روزنامه اعتماد چندی پیش طی گزارشی تحت عنوان
"استراتژی تشکیل جبهه واحد اصلاح‌طلبان"
نوشت: «اصلي‌ترين تاكتيك اين روزهاي اصلاح‌طلبان نوعي برنامه‌ريزي براي انتخابات مجلس دهم است
تا شايد باز هم بتوانند قواي مجريه و مقننه را با هم داشته باشند؛
انسجام اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست‌جمهوري اخير تجربه‌يي بود كه از انتخابات‌هاي 84 و 88 
گرفته بودند.» روزنامه اصلاح طلب آرمان نیز طی گزارشی به بررسی روند اصلاح‌طلبان برای رسیدن
به بهارستان پرداخت و تاکید کرد: «اگر اصولگرایان به اجماع نرسند، انتخابات مجلس دهم را واگذار
می‌کنند.»{3
}

تاکید اصلاح طلبان بر روی موضوع به اجماع نرسیدن اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم تا آنجا
پیش رفته است که حتی یکی از اعضای مجمع روحانیون با اشاره به اختلافات برخی اصولگرایان
در مجلس گفته است: "ما نباید اجازه وحدت اصولگرایان را بدهیم. ما باید از تجربه مجلس گذشته
بیشترین بهره را ببریم
. تجربه درگیری فراکسیون رهروان با شاگردان و حامیان آیت الله مصباح یزدی
برای ما بسیار ارزشمند بود، این تجربه باید در انتخابات آینده هم تکرار شود." {4
}


صادق زیباکلام تحلیلگر اصلاح‌طلب با ارائه تحلیلی در خصوص انتخابات آینده مجلس بر لزوم آغاز
برنامه‌ریزی‌های اصلاح‌طلبان برای فتح بهارستان تاکید کرده و گفته است:  «اصلاح‌طلبان باید
برنامه‌ریزی جدی برای در دست گرفتن مجلس دهم داشته باشند، اگر جبهه متحد اصلاح‌طلبان
بتواند بالنسبه در انتخابات اسفند 94 موفق باشد، مطمئن باشید رئیس مجلس آینده آقای
محمدرضا عارف خواهد بود.» {5
}
 


اواسط تیرماه سال جاری، روزنامه کیهان نسبت به پُشت پرده تأسیس "حزب فراگیر اصلاح طلبان"
(امید ایرانیان) بدست محمّدرضا عارف که در حدّ یک بیلبورد تبلیغاتی در مطبوعات اصلاح طلب
منتشر شد؛ به صورت تلویحی هشدار داد؛خبرگزاري «آريا» نوشت: در محافل «مشارکتي» و
«مجاهدين انقلاب» گفته مي شود که «عارف» فاقد ظرفيت لازم براي رهبري "حزب فراگير
اصلاحات" است ولي تحت پوشش او مي توان حزب «مشارکت» و نشست هاي آن را احياء کرد
و از فشار نيروهاي امنيتي خارج نمود
.

خیلی وقت لازم نبود تا نسبت به این هشدارها یقین بیشتری پیدا شود، در همین رابطه
«علی شکوری راد» در مصاحبه با خبرگزاری «ایسنا» گفت:
«جبهه مشارکت قانوناً منحل نشده و ادّعاهایی که در این زمینه از سوی نهادهای امنیتی یا «سخنگوی قوّه قضائیه» مطرح شده؛ مستند نیست! ... البتّه موانع سیاسی با برگزاری «انتخابات ریاست جمهوری» تا حدود زیادی رفع شده و موانع اداری و قضایی که به نظر من غیرقانونی بوده؛ با کنار رفتن برخی مسئولان غرض ورز برطرف خواهد شد.» (9/5/1392


در ادامه این اقدامات، مطرح شدن نام محمدرضا عارف برای ریاست کرسی مجلس دهم از آنجا آغاز شد که عارف اعلام کرد با راه‌اندازی بنیادی تحت عنوان «امید ایرانیان» قصد دارد فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را برای ورود به عرصه انتخابات مجلس دهم سامان دهد که ظاهراً این فرایند با خداحافظی وی از بنیاد بارانی‌ها و سوا کردن حسابش از خاتمی کلید خورده است.

نوع موضع‌گیری عارف درباره کناره‌گیری‌اش از صحنه انتخابات این موضوع را قوت بخشید که خاتمی او را مجاب کرده تا در ازای واگذاری مسئولیت در دولت روحانی در صورت پیروزی در انتخابات، چنین اقدامی را انجام دهد؛ وعده‌ای که عملی نشد و بر دلخوری معاون اول دولت اصلاحات از دوستانش افزود.

مطرح شدن نام عارف در فضای رسانه‌ای اصلاح طلبان برای مجلس دهم و همچنین انتشار اخباری مبنی بر تشکیل جلسات انتخاباتی با تشکل‌های استانی و شهرستانی‌های مقیم تهران برای شناسایی نیروهای اصلاح‌طلب قوت گرفت. از سوی دیگر، همسر محمدرضا عارف نیز مدتی است که جلسات خود را با نخبگان تهران و شهرستان‌ها در راستای فتح کرسی‌های بهارستان کلید زده است. {6}

گویا اصلاح‌طلبان سعی دارند با انکار ضعف‌ها و عملکردهای اشتباه خود در طول سال‌های گذشته و همچنین بزرگ‌نمایی برخی دستاوردهای دیپلماسی دولت یازدهم یک جنگ روانی به راه انداخته و با ایجاد پروپاگاندا در مورد ضعف‌های مجلس شورای اسلامی خود را به عنوان ناجی ملت معرفی کنند. این پروسه راهی است برای فتح مجلس دهم توسط اصلاح‌طلبان.


منابع:


 1- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/262207
2- http://www.sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=269&pageno=7
3- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/254565
4- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/263510
5-  http://www.mashreghnews.ir/fa/news/254565
6- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/263510

 با سیاس از آقای قائدی

کسی فشنگ‌ها را نمی‌شمارد


مستند کوتاه | کسی فشنگ‌ها را نمی‌شمارد

اسرائیل در آبان ۱۳۹۱ جنگ نابرابری را علیه مردم غزه آغاز کرد. رویدادی که نهایتاْ با مقاومت ۸ روزه گروههای جهادی غزه، در ۲ آذرماه شکست مفتضحانه‌ای را برای اسرائیل رقم زد. به همین مناسبت بازخوانی کلیپ تصویری «کسی فشنگ‌ها را نمی‌شمارد» پیشنهاد می‌شود.

همه جای دنیا رسم است که هر تعداد فشنگ که به یک سرباز می دهند٬ همان تعداد از او پس می گیرند.

 اما اینجا کسی کاری ندارد که کدام فشنگِ کدام سرباز اسرائیلی، 

در سینۀ کدام کودک فلسطینی جا مانده است…

درست است که تو یک کودکی؛ اما مسیحی که نیستی؛ یهودی که نیستی؛ آمریکایی،

 اروپایی یا اسرائیلی که نیستی؛ تو تنها یک مسلمانی!

00:1106:40

spaceplay / pause

 

qunload | stop

 

ffullscreen

shift + slower / faster (latest Chrome and Safari)

volume

 

mmute

seek

 

 . seek to previous

126 seek to 10%, 20%, …60%


سبک زندگی | آداب دست دادن

سفیرفیلم با هدف اشاعۀ آداب صحیح زندگی و ارتباط شئون دنیایی به ویژه امور اجتماعی با آموزه‌های وحیانی در قالب طرح‌ها و پوسترهای گرافیکی سعی در پُرکردن بخشی از این خلاء دارد.

به گزارش سفیرفیلم، همان طور که مفاتیح الجنان، راه سلوک بندگان و ارتباط انسان با خدا 
را از طریق انجام دادن اعمال عبادی در سه بخش نماز، دعا و زیارات و بهره مندی از
 ثواب و پاداش آنها هموار کرد، کتابی دیگری نیز لازم است که شئون دنیایی به ویژه امور
 اجتماعی بندگان را نیز با همان رویکرد، با آموزه های وحیانی مرتبط سازد تا آدمی در
 زندگی خود از این برنامه های الهی بهرمند گردد. و از آثار آن، هم در دنیا و هم در عقبا
سود ببرد، از این رو این کتاب، 
مفاتیح الحیات نام یافت.

امام محمد باقر (علیه السلام): «مؤمنان هرگاه همدیگر را ملاقات می کنند و دست در دست
 هم می نهند، خدا دست خود را میان دستان آن دو قرار می دهد و با کسی که برادرش رh
 بیشتر دوست دارد مصافحه می کند.»

مفاتیح الحیات، ص ۲۹۳، بخش حمایت معنوی در نیکی به مؤمنان؛ سلام کردن و دست دادن

picture دریافت پوستر [حجم فایل: ۱.۱۹ مگابایت]

Handshake Low

حق چاپ و نشر این آثار برای «سفیرفیلم» محفوظ است. هرگونه استفاده تجاری از
 این آثار بایستی با هماهنگی این موسسه انجام پذیرد.

«بهم میاد»کتابی برای پاسخ به نیاز امروز جامعه

کتابی برای پاسخ به نیاز امروز جامعه؛

ماجرای یک دختر فلسطینی در «بهم میاد»

قهرمان داستان دختر فلسطینی‌الاصلِ جوانی است به نام «امل». دختری که شبیه به تمام دختران جوان است؛ با دغدغه‌ها، شوخی‌هایی شبیه به دیگر دختران جوان و سرزندگیِ خاص دختران این سنین.


ماجرای یک دختر فلسطینی در «بهم میاد»

«بهم میاد» شاید اساسی‌ترین نیاز امروز مقوله‌ی حجاب در کشور ما باشد، چرا که چند شاخصه‌ی اصلی را برای تبیین ضرورت مساله‌ی حجاب داراست. شاخصه‌هایی که برای حفظ حجاب اسلامی، ضرورتِ یک کار فرهنگیِ مناسب اقتضا می‌کند. به همین دلیل است که می‌توان «بهم میاد» را صرفِ نظر از وجوه داستانی و ادبی‌اش -‌که اتفاقا کم‌ارزش و بی‌اهمیت هم نیست-‌ منشوری فرهنگی برای حفظ حجابِ اسلامی دانست.

«بهم میاد» اتفاقی فرهنگی در خصوص حفظ حجاب اسلامی محسوب می‌شود. کتاب، داستان بلندی است در خصوص ضرورت حفظ حجاب اسلامی. این کتاب می‌تواند برای کسی که به حفظ حجاب اسلامی‌اش پایبند است و البته زیر هجمه‌ی رسانه‌های خارجی و متجددینِ‌ داخلی قرار دارد تا حجابش را کنار بگذارد -‌و به اصطلاح‌شان مترقی‌ شود-‌ امیدبخش باشد. کتاب، داستان دختری است که خودش حجاب را انتخاب می‌کند. دختری که ضرورت حجاب داشتن را فهمیده و حالا پس از این بلوغ فکری و منطقی برای حفظ حجابش تلاش می‌کند.
قهرمان داستان دختر فلسطینی‌الاصلِ جوانی است به نام «امل». دختری که شبیه به تمام دختران جوان است؛ با دغدغه‌ها، شوخی‌هایی شبیه به دیگر دختران جوان و سرزندگیِ خاص دختران این سنین. نبوغِ نویسنده در بیانِ طنازیِ دخترجوان، تصویرِ «امل» را برای مخاطب به وضوح روشن می‌کند؛ طنازی‌ای که حریم او را با مخاطب حفظ می‌کند و در عین حال نشاط و سرزندگی او را به مخاطبش نشان می‌دهد؛ همچنان که او برای معرفی خود به مخاطبانش می‌گوید: «شاید اینجا لازم باشد بدانید اسم من اَمَل محمد نصرالله عبدالحکیم است. می‌توانید به‌خاطر این اسم از پدرم، پدربزرگ پدری‌ام و پدرِ پدربزرگِ پدری‌ام متشکر باشید»؛ مزاحی که حریم او را رعایت می‌کند، مخاطب را به حفظ این حریم وامی‌دارد و البته نشاط گوینده را هم به رخ مخاطب می‌کشد. او مانند همه دختران دیگر ساعت‌ها جلوی آینه می‌ایستد و لباس‌هایش را امتحان می‌کند؛ علاقه‌مند به خرید لباس‌های جدید است، نوع خاصی از شکلات را دوست دارد، در زمان مواجهه با مشکلات، با دوستان صمیمی‌اش، «یاسمین» و «لیلا» مشورت می‌کند و می‌کوشد تا وقتی که با مادرش مشکل دارد، به نوعی او را گول بزند و به هدفش برسد. بنابراین، ما در «بهم میاد» با دختری کاملا معمولی مواجهیم. این، به همذات پنداری مخاطب با شخصیت اصلی داستان بسیار کمک خواهد کرد.


«امل» در «بهم میاد» زن روشنفکری جلوه داده نمی‌شود؛ اما دامن او از نگاه آلوده به تعصب به حجاب نیز منزه است. یعنی منطق او برای حفظ حجاب مهم‌ترین خصیصه‌ی اوست؛ او هرچند در زمان ورزش بر اثر اتفاقِ شنیدن یک دیالوگ در سریال «فرندز»، دلش می‌خواهد حجابش را حفظ کند و به دختری با حجاب کامل تبدیل شود، اما به هر روی در ادامه برای حفظ و حراست از حجابش وارد مدار عقلانیت می‌شود و به همین جهت شاید بتوان یکی از وجوه قوت این کتاب را نگاه خردگرایانه‌ای دانست که قهرمان داستان به حفظ حجابش دارد.
به عقیده‌ی نگارنده، «امل» قرار است آئینه‌ای باشد که تصویرِ حجابِ خودخواسته‌ و زیبایی‌های این «مستورگی»‌ را به مخاطبش و -به خصوص مخاطبانِ دخترش-‌ نشان دهد. او در سرزمینی زندگی می‌کند که بی‌حجابی ایراد و عیبِ اعتقادی و اجتماعی به حساب نمی‌آید و چه بسا حفظ حجاب نیز نوعی ضدارزش تلقی شود. با این حال، او پی می‌برد که حفظ حجاب، هم‌چنان که جنبه‌های اعتقادی و دینی دارد، پیامدهای بسیار مهمی هم در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت و به نوعی به او «ایمنی» در مقابل دیگران اعطا خواهد کرد.
از جمله اشتراکاتی که داستان «امل» با داستان ِ زندگی‌ دختران امروز ِ ما دارد شاید مقوله‌ی کیفیت حفظ حجاب باشد. نویسنده‌ی «بهم میاد» حجاب بانوان را به دو بخش «پارت تایم» و «فول تایم» دسته‌بندی می‌کند. پارت‌تایم‌ها کسانی هستند که حجاب، بخشی از یونیفرم‌شان است که آن‌ها «مجبور» هستند آن را رعایت کنند و یا اگر بی‌اجبار حجاب‌شان را حفظ می‌کنند، زمانی است که موهای نامرتبی دارند. اما فول‌تایم‌ها همیشه خود را مقید به حفظ حجاب می‌دانند. فول‌تایم‌ها همیشه در حضور مردانی که با آن‌ها نامحرمند حجاب خود را حفظ می‌کنند و این حفظ حجاب را بخشی از بلوغ اعتقادی و اجتماعی خود می‌دانند.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «در مدرسه‌ هدایت، حجاب بخشی از یونیفرم‌مان بود. اما من به محض این‌که از در مدرسه پایم را بیرون می‌گذاشتم، آن را برمی‌داشتم؛ چون اصلا جگرش را نداشتم آن‌طوری در وسایل نقلیه‌ عمومی مانند اتوبوس یا تراموا قدم بگذارم...وقتی درس خواندن در هدایت را شروع کردم، از حجاب پوشیدن بدم آمد. سرم می‌خارید و از پوشیدن آن در زنگ ورزش به شدت تنفر داشتم. فکر می‌کردم که روی سرم ترسناک به نظر می‌رسد و در دو هفته اول همیشه گیسوهایم را حالت می‌دادم و می‌گذاشتم‌شان بیرون، طوری که هر کسی من را با آن وضع ببیند، بداند موهای قشنگی دارم. پریشان بودم، اما بعد از مدتی که با بچه‌های دیگر آشنا شدم، این کار به نظرم احمقانه آمد. کم‌کم به آن عادت کردم و دخترهایی را دیدم که آن را فول‌تایم و حتا داوطلبانه بیرون از مدرسه می‌پوشیدند. به خاطر شجاعت‌شان احترام زیادی برای آن‌ها قائل بودم. حتا کمی به آن‌ها حسودی‌ام می‌شد؛ چون من بلافاصله بعد از مدرسه می‌خواستم روسری‌ام را بکنم، ولی آن‌ها می‌توانستند کاملا آرام و حتا با افتخار سوار قطاری شوند که پر بود از دانش‌آموزان مدارس دیگر،‌ بدون این‌که حتا ذره‌ای تردید یا ترس داشته باشند. به نظر می‌رسید آن‌ها بسیار با هویت خودشان در صلح‌اند و هر کسی آن‌ها را می‌شناسد، در چارچوب‌های خودشان به آن‌ها احترام می‌گذارد».
«بهم میاد»‌ را رنده عبدالفتاح تالیف کرده است. او از پدری فلسطینی و مادری مصری متولد شده و سال‌های بسیاری را در سیدنی استرالیا زندگی کرده است. این کتاب،‌ اولین کتابی است که از عبدالفتاح در ایران ترجمه و منتشر می‌شود. نثر این نویسنده روان و زاویه‌ی دید او به مقوله حجاب بسیار ارزشمند به نظر می‌رسد. ترجمه این کتاب را نیز محسن بدره انجام داده است. ترجمه‌ای خواندنی که به متن وفادار مانده، حوصله‌ی مخاطب را سر نمی‌برد و ترجمه‌ای روان و جذاب است.
 «بهم میاد» را باید خواند. باید این کتاب را به دست هر شهروندی که به مقوله حجاب اسلامی توجه نمی‌کند داد تا توجه جامعه را به این گوهر ارزش‌مند الهی و انسانی معطوف کرد. بسیاری از ما به گوهر ارزشمند حجاب -که به سختی هم به دست ما رسیده است- توجهی شایسته نداریم. این کتاب می‌تواند ما را به این ارزش‌ها واقف کند.
شما می‌توانید «بهم میاد» را از کتابفروشی‌های سراسر کشور تهیه کنید. همچنین می‌توانید این کتاب را پس از تماس با مرکز پخش خیزش نو به شماره تلفن 66977580 بدون پرداخت هزینه‌ی پستی در هر کجای کشور دریافت کنید.

تصاوير سرمازدگي آوارگان سوري تا حد مرگ

آوارگان سوري اين روز ها با سرماي شديد درگير هستند
و شدت سرما به حدي است كه 9 کودک سوری بر اثر سرما جان باختند.






















هیئت سکولار نداریم

توصیه امام خامنه ای درباره هیئت و هیئت داری

هیئت سکولار نداریم/به قرآن‌‌خوانى هم اهتمام ورزیده شود



هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، معناى اعتقاد به امام حسین این است.


هیئت سکولار نداریم/به قرآن‌‌خوانى هم اهتمام ورزیده شود

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن بیانات ایشان در این دیدار را در آستانه اربعین حسینی منتشر میکند.

بسم‌‌الله‌‌الرّحمن‌‌الرّحیم‌‌
 هیئت رزمندگان یک پدیده‌‌ى مبارکى است؛ نَفْس اینکه رزمندگان ما هیئت عزادارى تشکیل بدهند - محور و نقطه‌‌ى ثقل اصلى هم عزادارى عاشورا است؛ بقیّه‌‌اى که فرمودید، اینها حواشى لازم و خوبى است، امّا آن نقطه‌‌ى ثقل، احیاى عاشورا، زنده نگه‌‌داشتن عاشورا و عمق‌‌یابى ژرفاى حادثه‌‌ى عاشورا است - چیز بسیار مبارک و مهمّى است.
 یک نکته این است که اصل انتساب هیئت به رزمندگان، یک معناى مهمّى دارد. رزمندگان یعنى کسانى که در مواجهه‌‌ى با دشمن مجاهدت کردند؛ مجاهدت هم اعمّ از مقاتله است؛ مقاتله یعنى جنگ نظامى، مجاهدت مجموعه‌‌اى از انواع مبارزه‌‌ها است؛ جنگ نظامى، جنگ فکرى، جنگ روحى، جنگ اجتماعى، مجموع اینها اسمش مجاهدت است، مجاهدت شامل همه‌‌ى اینها هم هست. آن کسانى که اهل مجاهدت در راه خدایند - یکى از خصوصیّات مجاهدت و معناى جهاد این است که دشمن در مقابل انسان باشد؛ هر تلاشى را جهاد نمیگویند؛ ممکن است کسى یک کار علمى‌‌اى هم بکند [امّا] جهاد نباشد؛ جهاد، آن حرکتى است که در مواجهه‌‌ى با یک خصم، با یک دشمن، انجام میگیرد - و این خصوصیّت را دارند، این روحیّه را دارند، براى همه‌‌ى اجتماعات وجودشان مبارک است؛ چون اجتماعات بشرى خالى از دشمن نیستند - حالا کم یا زیاد؛ یک وقت مثل ما دشمن زیاد دارند، یک وقت هم این قدر دشمن ندارند امّا بالاخره دارند - و اگر چنانچه این جامعه در درون خود یک نیروى مواجه‌‌شونده و مقابله‌‌کننده‌‌اى داشته باشد که همان مبارزین و رزمندگان و مجاهدین هستند، میتواند احساس امنیّت بکند؛ والّا اگر این را نداشته باشد، مثل بدنى است که در درون خودش آن گلبول‌‌هاى سفید را که مثلاً مأمور به مواجهه هستند، نداشته باشد؛ انواع و اقسام بیمارى‌‌ها بر این جامعه ممکن است عارض بشود. اینکه این مجموعه بیایند براى مسئله‌‌ى عاشورا و مسئله‌‌ى عزادارى حسین‌‌بن‌‌على (علیهماالسّلام) تلاش بکنند و کار کنند و آن را گرم و گرامى و زنده بدارند، این خیلى کار مناسب و لازمى است. بنابراین نَفْس این انتساب، یعنى انتساب هیئت عزادارى به رزمندگان، چیز مبارکى است، چیز خیلى خوبى است، این را رها نکنید و هر چه میتوانید حفظ کنید و نگه دارید.
 نکته‌‌ى دیگر این است که اسم هیئت در آن تبادر عرفى، [به معنى‌‌] بى‌‌نظمى است؛ میگویند فلانى هیئتى عمل میکند، یعنى بى‌‌نظم عمل میکند. تقریباً میشود گفت  شما اوّلین کسانى هستید که آمدید این مجموعه‌‌اى را که گویا طبیعتش طبیعت "بى‌‌نظمى" است، تحت نظم درآورید؛ این خیلى چیز خوبى است.
 خب، هیئتى بودن - که به اصطلاح تعبیرى از بى‌‌نظم بودن است - به‌‌خاطر چیست؟ به‌‌خاطر این است که وقتى کسى وارد هیئت امام حسین میشود هیچ‌‌کس به او نمیگوید فلان جا بنشین، فلان جا ننشین؛ فلان جور بنشین، فلان جور ننشین؛ کِى بیا، کِى برو؛ کاملاً همه‌‌ى تحرّکات، برخاسته‌‌ى از اراده‌‌ى مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشى از ایمان آنها است؛ این چیز خیلى خوبى است، این را باید نگه دارید؛ یعنى ارتباط هیئت را به ایمان مردم و عشق مردم، و جاذبه و گیرایى خود هیئت و خود این کانون را براى دلهاى مردم باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید، یعنى جورى نشود که حالت ادارى و مانند اینها پیدا بکند.
به نظر من مراکز شماها حسینیّه‌‌ها است. شما مرکز ادارى نمیخواهید؛ حسینیّه، هیئت، مسجد، مراکز شما اینها است. یعنى اگر آمدیم ما اینجا را وابسته کردیم به یک اداره‌‌اى و یک ساختمانى و طبقه‌‌ى اوّل و طبقه‌‌ى دوّم و صندلى گردان و مانند اینها، این دیگر هیئت نمیشود؛ میترسم اشکال پیدا بکند، نمیگویم قطعاً هیئت نمیشود، امّا به نظرم میرسد که طبیعت کار هیئت این است که مردم با عشق و شور و اشک بیایند طرف مجلس امام حسین؛ این است که اثر میکند؛ این است که از دلش این انقلاب میجوشد، یا لااقل مزرَع خوبى براى رشد فضائل انقلابى و معارف انقلابى میشود.
 نکته‌‌ى بعد که خیلى مهم است، همین مسئله‌‌ى تربیت نیروها یا حراست از نیروهاى گوینده و خواننده از خطاها و اشتباهات است؛ این خیلى مهم است. واقعاً یکى از گرفتارى‌‌هاى ما این است؛ حالا اسم مدّاحها بد در رفته، مخصوص مدّاحها نیست، مدّاح و غیر مدّاح ندارد. از کسانى که در این ماجراى منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بوده‌‌اند - اعم از مدّاح و منبرى و مانند اینها - مواردى دیده شده که حرفهاى نامناسبى از اینها صادر شده. یک وقت حالا من و شما نشسته‌‌ایم، یک حرف غلطى هم از دهان بنده مى‌‌آید بیرون، چیزى نیست، [ چون‌‌] دو نفر پهلو هم نشسته‌‌اند، مهم نیست؛ یک وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهى پنجاه هزار نفر مستمع داریم، گاهى این جمعیّت تبدیل میشود به جمعیّتهاى میلیونى به‌‌خاطر انتشار؛ اینجا باید محاسبه بشودکه تأثیر یک حرف غلط و نامناسب بر روى ذهن مخاطب چیست. یک عدّه‌‌اى همان حرف غلط را قبول میکنند، و یک معرفت غلطى پیدا میکنند؛ یک عدّه‌‌اى آن را استنکار میکنند و این استنکار موجب میشود که از اصل دین زده بشوند؛ بین کسانى و کسانى سرِ این حرف اختلاف مى‌‌افتد؛ ببینید، از چند جهت مجارى فساد به‌‌وجود مى‌‌آید براى یک حرف غلطى که یک نفر میزند. از قدیم دیده بودیم ما - مخصوص حالا نیست؛ از بچّگى میرفتیم روضه و پاى منبر - گاهى روضه‌‌خوان‌‌ها روضه‌‌هایى میخواندند که معلوم بود غلط است، معلوم بود خلاف است، امّا میخواندند؛ براى اینکه حالا چهارنفر مستمع دلشان بسوزد و گریه کنند. مگر به هر قیمتى باید این کار را کرد؟ حادثه را بیان کنید؛ با هنرمندى بیان کنند تا مردم دلشان شیفته بشود و منقلب بشود، نه اینکه خلاف بگویند. حالاها هم میشنوم، منبرى یا مدّاح سر منبر خطاب به امیرالمؤمنین میکند و میگوید آقا هرچه دارى از امام حسین دارى! شما فکرش را بکنید! این چه حرفى است و این چه مُهمل‌‌گویى‌‌اى است که کسى این‌‌جور درباره‌‌ى امیرالمؤمنین حرف بزند؟ امام حسین هرچه دارد از امیرالمؤمنین دارد، امام حسین هرچه دارد از پیغمبر دارد؛ چرا نمیفهمند این معانى و این مسائل را؟ آن‌‌وقت ادّعا هم دارند، هرچه هم به دهنشان بیاید میگویند؛ یعنى اینها را خیلى باید به‌‌نظر من بزرگ بشمُریم.
 یک نکته هم همین مطلبى است که آقاى نجات اشاره کردند که درست هم هست. هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزادارى مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسى بشود، این غلط است. البتّه معناى این حرف این نیست که هر حادثه‌‌ى سیاسى در کشور اتّفاق مى‌‌افتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّى - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایى هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکى که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقى گذاشتند، اینها بایستى در مجموعه‌‌ها و مانند اینها حضور داشته باشد.
 به هر حال کار کارِ بزرگى است، کار مهمّى است؛ و شایسته‌‌ترین مجموعه‌‌هایى که میتوانند براى امام حسین عزادارى کنند، واقعاً همین مجاهدین فى‌‌سبیل‌‌الله‌‌اند، همین رزمندگانند، همین جوانها هستند؛ و شما این را قدر بدانید و این را هدایت کنید؛ هدایت کنید. این میتواند یک چشمه‌‌ى خورشید و چشمه‌‌ى نورى باشد براى اِشعاع در مغزها و در فکرها و در دلهاى مخاطبین که بتواند اینها را از لحاظ معارف اسلامى و معارف دینى بالا ببرد.
 چقدر خوب است که در محافل هیئتها، به مسئله‌‌ى قرآن - قرآن‌‌خوانى و معارف قرآنى - اهتمام ورزیده بشود؛ چقدر خوب است که در این نوحه‌‌خوانى‌‌ها مضامین اسلامى، مضامین انقلابى، مضامین قرآنى گنجانده بشود؛  یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات مختلف مثلاً میگویند «حسین واى»، خب این یک کارى است امّا هیچ فایده‌‌اى ندارد و هیچ چیزى از «حسین واى» انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبى که [عزادار] تکرار میکند و حرفى که [با آن] سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئله‌‌ى روز، یک مسئله‌‌ى انقلابى، یک مسئله‌‌ى اسلامى، یک معرفت قرآنى را میگنجانید؛ او وقتى تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلى باارزش است، کارى است که هیچ‌‌کس دیگر غیر از شما نمیتواند این کار را بکند؛ یعنى هیچ رسانه‌‌اى واقعاً قادر نیست که این‌‌جور معارف الهى را با جسم و جان و فکر و روح و احساس و عقل و مانند اینها آمیخته کند. لذا کار کار مهمّى است، کار بزرگى است و امیدواریم که ان‌‌شاءالله خداى متعال بهتان توفیق بدهد و شما را مأجور بدارد که بتوانید به بهترین وجهى ان‌‌شاءالله این کار را پیش ببرید.
والسّلام  علیکم و رحمةالله و برکاته‌‌

آنچه ما کرده ایم



ما در این صد روز در ایران تحول کرده ایم

کدخدا را دیده و با او تعامل کرده ایم

اقتصاد مملکت را زیر و رو آورده ایم

سهم آن احزاب را هم ما تقبل کرده ایم


عرصه ی فرهنگ را آسوده خاطر کرده ایم

سایت های اونجوری را رفع فیلتر کرده ایم

فیس بوک وزرا را اولویت داده ایم

بیلبورد کدخدا را زیر کاترکرده ایم


پیشرفت علم را ما کله ملق کرده ایم

آن همه دندان سالم را لقالق کرده ایم

قبل از آنکه کدخدایان زمین لب تر کنند

پیش رفت هسته ای را خود معلق کرده ایم


مردم این سرزمین را ما دو قسمت کرده ایم

آن دهم درصد نشان اکثریت کرده ایم

آنکه با ما نیست را افراطی الدین خوانده ایم

آنکه با ما هست را بی حد کرامت کرده ایم

طرح های دولت پیشین خود رد کرده ایم

آنچه در قوطی عطاران نباشد کرده ایم

قیمت خودرو اگرچه رو به بالا می رود

کاهش نرخ دلار و ارز را سد کرده ایم


ایده ی مهر آفرین را آش و لاشش کرده ایم

مسکن مهر وزین را بی صاحابش کرده ایم

سوخت های هسته ای نابود گشت و در عوض

قیمت گوجه فرنگی را مهارش کرده ایم


معنی فتنه گری را ما "سوالش" خوانده ایم

بازگشت فتنه گر را اعتدالش خوانده ایم

فتنه ی فتنه گران را ماست مالش کرده ایم

داس بران را ولیکن ما کلیدش خوانده ایم


http://amaragha.blogfa.com

با خیمه های سوخته معجر درست كرد ،ممنون ابتكار درخشان زینبیم...

بـ‌ه دنبال دلیلـﮯ محكم قدم مـﮯ زد

كوچـ‌ه هاے شهر عوض شده بود

همـ‌ه جا سیاه !

پرچم ها، پارچـ‌ه ها، خانـ‌ه ها...

با خودش گفت :

"چـ‌ه فلسفـ‌ه ای زیباتر!

تا ابد سیاه پوش حسین (ع) مـﮯ شوم"

دخترك تصمیمش را گرفته بود...

+

با خیمه های سوخته معجر درست كرد ،ممنون ابتكار درخشان زینبیم...


معیار سنجش...

به قدری برای ولایت فقیه ارزش قائل بود

که دیدگاه حضرت امام براش شده معیار سنجش،

 هر کس و هر فکری را با خط امام و خصوصیات امام (ره)می سنجید، خط و مرام امام شده ملاک انتخاب توی زندگیش،

به افراد و گروه ها به اندازه نزدیکی شان به ولایت فقیه اهمیت میداد،

می گفت:«دوست

به قدری برای ولایت فقیه ارزش قائل بود که دیدگاه حضرت امام براش شده معیار سنجش، هر کس و هر فکری را با خط امام و خصوصیات امام (ره)می سنجید، خط و مرام امام شده ملاک انتخاب توی زندگیش، به افراد و گروه ها به اندازه نزدیکی شان به ولایت فقیه اهمیت میداد،

می گفت:«دوستی ما با افراد و گروه ها بستگی داره به میزان پایبند بودنشون به خط امام ...»





شهر طوفانی...

للحق

کـِـبریت را هم بخواهی روشن نگــه داری ، وقتی نسیمی می وزد ،

آن را بین دستـــت پِــنــهان می کنی .

اینجـا در شهرِ مــا طوفانـی به پــاست ... خـود را با حجابت ،

 روشن نگه دار بانو .

حجاب

««برگرفته از وبلاگ S-SeyedAli.Blog.Ir»» هزینه استفاده از مطالب:14 صلوات

هوای حرم...هوای حسین...

بسم رب الحسین (ع)

دل غربت زده ام  دوباره هوایی حرم گشته است ...

آقا دوباره دلم تنگ شده است اجازه می دهی آقا دوباره از دلتنگی هایم بنویسم ؟؟

فقط بغض و دلتنگی است ...

این قطرات حبس شده اند نمیدانم چرا !! اما بغض دارد خفه ام می کند ... 

کمی دلتنگتان شده ام همین ... 

آقا میگذاری برای دلم روضه بخوانم ؟؟

 هوا هوا 
هوای حسین 
هوای حرم 
هوای شب جمعه زد به سرم ...
روانه شوم به سوی ضریح 
بگیری اگر زیر بال و پرم ...
بده صدقه به راه خدا 
بده شب جمعه ی کرب و بلا 
اگر ک شود به لطف شما 
زیارت شش گوشه قسمت ما ...
دلم زغمت شکسته شده زدوری تو زار و  خسته شده ...

آه  فقط نشسته ام منتظر اذن دخول و کربلایی شدن دلم  همین ...

یازهرا سلام الله علیها

 

بابام رو تو ندیدی؟

 
 
بابام رو تو ندیدی؟
 
در حالی که در گوشه‌ای از دنیا، رئیس‌جمهوری(آمریکا) در حال بوسیدن دختران خود و بلند کردن آن‌ها از رختخواب برای آغاز یک روز جدید است، در گوشه دیگری از دنیا، کودکانی غریبانه در حال آماده شدن برای رفتن به رختخواب هستند و مدت هاست که پدر آنها را نبوسیده است. گنجینه صوتی تبیان این لالایی قدیمی را به «آرمیتا رضایی نژاد» و «علی احمدی روشن» فرزندان خردسال شهیدان هسته‌ای تقدیم می کند که خاطره‌های زیادی را برای کودکان دهه 60 ایران دارد (3:45)

متن ترانه:

گنجشک ناز و زیبا؛ که می پری اون بالا؛ بال و پرت به رنگ خاک

دلت مهربون و پاک؛ به من بگو وقتی که پر کشیدی؛ بابام رو تو ندیدی؟

دیدمش از اینجا رفت؛ اون بالا بالاها رفت؛

پیش سـتاره ها رفت؛ یـواش و بی صدا رفت

ستاره آی ستاره؛ پولک ابر پاره؛ خاموشی یا می تابی؛ بیداری یا که خوابی؛

به من بگو وقتی که خواب نبودی؛ بابام رو تو ندیدی؟

دیدمش از اینجا رفت؛ اون بالا بالاها رفت؛ از اون طرف از اون راه

رفته به خونه ماه. ماه سفید تنها؛ که هستی پشت ابرا؛ نقره نشون کهکشون

چراغ سقف آسمون؛ به من بگو وقتی که نور پاشیدی؛ بابام رو تو ندیدی؟

همین جا پیش من بود؛ نموند و رفت زود زود؛ اون بالا بالاها رفت

بابات پیش خدا رفت؛ خدا که مهربونه؛ پیش بابام می مونه

گریه نمی کنم من؛ که شاد نباشه دشمن.

الاخبار جزئیات دیدار شاه سعودی با رئیس‌جمهور لبنان را فاش کرد

 
الاخبار جزئیات دیدار شاه سعودی با رئیس‌جمهور لبنان را فاش کرد
شاه عربستان خطاب به میشل سلیمان: جلوی کمک حزب‌الله به سوریه را با ارتش بگیرید

روزنامه الاخبار لبنان برخی مسائل مطرح‌شده در دیدار اخیر «میشل سلیمان» رئیس‌جمهور لبنان با «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان در ریاض را به نقل از شاهدان فاش کرد.

خبرگزاری فارس: شاه عربستان خطاب به میشل سلیمان: جلوی کمک حزب‌الله به سوریه را با ارتش بگیرید

به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه لبنانی الاخبار نوشت: برخی از حاضران در دیدار رئیس جمهور لبنان با پادشاه عربستان، اظهارات ملک عبدالله را بسیار منفی ارزیابی کردند.

آنها تصریح کردند که پادشاه عربستان، از رئیس جمهور لبنان خواست، ارتش را مامور جلوگیری از کمک حزب الله به دولت سوریه کند.

به گفته این منابع، رئیس جمهور لبنان با یادآوری نقش مثبت عربستان سعودی در حفاظت از ثبات امنیتی و اقتصادی لبنان، تاکید کرد که درگیری ها در سوریه، تاکنون هفت میلیارد دلار به اقتصاد لبنان ضربه زده است و آن چه در طرابلس می گذرد، می تواند گسترش یابد و به خطری برای امنیت تمام لبنان تبدیل شود.

این منابع تاکید کردند که میشل سلیمان، منتظر پاسخی از ملک عبدالله بود تا بتواند با استناد به آن، باب گفت وگو در زمینه تشکیل کابینه را باز کند؛ اما عبدالله با اظهارات خود (درباره حزب الله) سلیمان را "شوکه" کرد.

منابع آگاه حاضر در دیدار سلیمان و عبدالله تاکید کردند که پادشاه عربستان، تمام سیاست این کشور در قبال تحولات لبنان و سوریه را در یک جمله خلاصه کرد "تو، باید ارتش را مامور کنی تا جلوی دخالت حزب الله در سوریه را بگیرد."

به گزارش شبکه العالم، این منبع گفت: رئیس جمهور لبنان در پاسخ به اظهارات پادشاه عربستان درماند، به همین سبب "سعد حریری" رئیس جریان المستقبل، به یاری وی شتافت و برای پادشاه عربستان آرزوی طول عمر کرد و چندین بار خواهش کرد که سخنانش را حمل بر جسارت به ذات ملوکانه نکند.!

حریری به نیابت از میشل سلیمان پاسخ داد که رئیس جمهور تمام تلاش خود را به کار بسته است، تا لبنان را از تحولات سوریه دور نگه دارد.

به نوشته الاخبار، حریری سپس گفت که اگر سلیمان می توانست جلوی دخالت حزب الله در سوریه را بگیرد، این کار را می کرد. وی به معادلات شکننده قدرت در لبنان اشاره و تاکید کرد که به این دلیل، امکان ایستادگی ارتش لبنان در برابر حزب الله وجود ندارد.

پادشاه عربستان، پاسخی به اظهارات حریری نداد و به سبب فضای منفی به وجود آمده در گفت وگو، زمینه پیش کشیدن موضوع تشکیل کابینه، فراهم نشد و سلیمان نتوانست در این خصوص با ملک عبدالله رایزنی کند.

در واقع سعودی ها می خواهند که ارتش لبنان به جنگ حزب الله برود، به این ترتیب چگونه می توان درباره تشکیل کابینه ای رایزنی کرد که حزب الله بخشی از آن باشد. این مشکلی بود که دست و پای سلیمان را در گفت وگو بست.

منابع آگاه تاکید کردند که سلیمان، پس از این دیدار، در دیگر دیدارهای خود با مسئولان عربستانی نیز از گفت وگوی سیاسی خودداری کرد به طوری که در دیدار با محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان، به صحبت درباره موضوع رسیدگی به کمک به آوارگان سوری در لبنان اکتفا کرد.

به نوشته الاخبار، رئیس جمهور لبنان در گفت و گو با متعب بن عبدالله، رئیس گارد ملی سعودی نیز به موضوع ارتش لبنان و نیازهای آن پرداخت و مسئولان عربستانی نیز به وعده دادن به رئیس جمهور لبنان اکتفا کردند و به این ترتیب میشل سلیمان مایوس و دست خالی به لبنان برگشت زیرا دریافته بود که لبنان در ماه های آینده همچنان عرصه درگیری ها و خشونت ها باقی خواهد ماند.

میشل سلیمان اواخر ماه گذشته (دوشنبه 20 آبان) به ریاض سفر کرد. با توجه به نفوذ عربستان در میان گروه های مسلح در سوریه و برخی گروه های لبنانی، هدف از سفر رئیس جمهور لبنان بررسی وضعیت سوریه و کمک ریاض به رفع بن بست سیاسی لبنان ارزیابی شده است. بن بست سیاسی لبنان بیش از 7 ماه است که ادامه دارد و نخست وزیر لبنان، هنوز نتوانسته است کابینه جدید را تشکیل دهد.